از کاریکاتورهای محمد تا فیلم داستان محمد
بهانه هایی برای تشدید جنگ تروریست ها
آذر ماجدی

بار دیگر اسلامیست ها، جنبش تروریسم اسلامی، بهانه ای برای ارعاب، آشوب و کشتار پیدا کرده است. یکبار تعدادی کارتون، این بار فیلمی بی مایه. از یازده سپتامبر ۲۰۰۱ جنگ تروریستها میلیونها قربانی گرفته است؛ جوامعی را بکلی نابود کرده است؛ حقوق پایه ای مدنی و انسانی ای که دهه ها برای تحقق شان مبارزه شده بود را یک به ریشه کن کرده است. این دو قطب تروریستی در پی هر جدال بهانه ای و توپخانه ای به قطب دیگر میدهد تا دنیا را ضد انسانی تر، خشن تر، خونین تر و بی حقوق تر کند. این دو قطب از همان ابتدا یکدیگر را تقویت کرده و تحکیم نموده اند. وقت آن رسیده است که بشریت آزادیخواه و متمدن به این جدال و سیر قهقهرایی که به دنیا تحمیل کرده است، پایان دهد .

چند سال پیش چند کاریکاتور خالی از هر نوع خلاقیت در دانمارک بهانه ای شد برای ریختن لات و لوت های اسلامی به خیابانها و تروریزه کردن جامعه. آتش زدن پرچم های دانمارک در خیابان های خاورمیانه و لت و پار کردن تعدادی انسان زیر دست و پا، تلاشی بود برای تحکیم قدرت بلامنازع جنبش اسلامی و تروریسم اسلامی. این جنبش راهی بجز ارعاب و کشتار و ترور کور برای حاکمیت خود ندارد. همانگونه که رژیم اسلامی بیش از سی سال است با اعمال ترور و کشتار در یک جامعه چند ده میلیونی به حیات خونین، فساد و لفت و لیس خود ادامه داده است، جنبش اسلامیستی در سطح بین المللی و بویژه در خاورمیانه و شمال آفریقا با اتکاء به این سلاح، منطقه را رو به ویرانی کشانده است. باید سلاح ترور و ارعاب از دست این جانیان بدر آورده شود .

طی یازده سال اخیر جنگ تروریستها، جنگ میان دو قطب تروریستی، تروریسم دولتی بسرکردگی آمریکا و تروریسم اسلامی دنیا را دهه ها به عقب کشیده است. به بهانه "جنگ علیه تروریسم"، در دموکراسی های غربی بسیاری از حقوق مدنی انسان های عادی از آنها سلب شده است. آزادی بیان و عقیده بیش از پیش تحدید شده است؛ در روز روشن و بشکل علنی تلفن ها و ایمیل های همه کنترل میشوند؛ دیگر همه گناهکارند، تا عکس آن ثابت شود و با این توجیه زندگی مردم را تحت کنترل کامل دولت درآورده اند. در کشورهای اسلام زده که حقوق مدنی محلی از ارعاب نداشت، زندگی مردم هر روزه در خطر نابودی است؛ زنان از همان حقوق ناچیزشان نیز محروم شده اند؛ حجاب سیاه برسر زنان و کل جامعه کشیده اند. این حاصل جنگ تروریست ها در دهه اخیر برای مردم بوده است .

همانگونه که پروسه صلح میان فلسطینی ها و اسرائیل توسط افراطیون راست در هر دو جبهه، عملا نابود شد؛ همتاهای این دو گروه در سطح جهانی هر روز غائله ای برپا میکنند و باین ترتیب آتش بیار معرکه جنگ تروریست ها  میشوند. و این مردم عادی هستند که زیر دست و پای این جانیان مرتجع له میشوند. سه ماه پیش یک فیلم بسیار سبک و عاری از هر نوع شم هنری، تحت نام "معصومیت مسلمانان- داستان زندگی محمد" در هالیوود در یک سینمای تقریبا خالی به نمایش گذاشته شد. نمایش این فیلم هیچ عکس العملی برنیانگیخت. هیچ صحبتی از این فیلم نبود تا اینکه فعالین مسیحی افراطی دست راستی ضد مسلمان، از جمله موریس سادک و تری جونز که در فلوریدا قرآن را به آتش کشید، پا در میانی کردند و تبلیغات و هیاهو براه انداختند و بناگهان تعداد کسانی که تکه ای از فیلم را در یوتیوب تماشا کردند، به چندین میلیون رسید .

در سالگرد یازده سپتامبر، تروریسم اسلامی یک حرکت ارکستره و سازمانیافته برای به آشوب کشیدن جامعه و ایجاد ترور و ارعاب براه انداخت. ابتدا در قاهره و سپس در بن غاضی در لیبی به سفارت آمریکا حمله شد و ۴ تن از کارکنان سفارت آمریکا در لیبی، شامل سفیر به شکل وحشیانه ای به قتل رسیدند. پس از آن این آشوب به افغانستان، اندونزی، ساحل غربی، فیلیپین و یمن کشیده شد. تاکنون اسلامیست ها در ۲۰ کشور آشوب براه انداخته اند؛ طی این هفته تحرکات اسلامیستی، ده ها نفر جان خود را از دست داده اند. حسن نصرالله، رئیس حزب الله، فراخوان یک هفته تظاهرات داده است و خود در تجمعی در جنوب لبنان شرکت کرده و آمریکا را تهدید کرده که اگر این فیلم به نمایش درآید "نتایج بسیار خطرناکی برای کل جهان در بر خواهد داشت." جانیان دیگر اسلامی علیه تمام کارکنان و هنرپیشه های فیلم فتوا صادر کرده اند. در نتیجه این تحرکات ارتجاعی، گوگل در کشورهای مصر، هندوستان، اندونزی، لیبی و مالزی راه دسترسی به فیلم را بسته است. دولت های افغانستان و پاکستان نیز سایت یوتیوب را بلوک کرده اند .

چنین فیلمی با اتکاء به جریانات راست مسیحی و یهودی-اسرائیلی، با هدف سیاسی روشن تشدید جنگ دو قطب تروریستی ساخته و پخش میشود. سپس جریانات اسلامیستی از آن دستمایه ای برای به آشوب کشیدن جامعه، ایجاد ترور و ارعاب با هدف تحکیم و تثبیت موقعیت خود می سازند. این یک سناریوی شناخته شده و بارها آزمایش شده است. دو اپیزود مهم آن، غائله کاریکاتورها و اکنون این فیلم است.  

آزادی بی قید و شرط بیان
مساله اساسی اینست که هدف از ساختن این فیلم یا کشیدن و انتشار آن کاریکاتورها هرچه باشد، صرفنظر از اینکه با هدف و محتوای آنها موافق یا مخالف باشیم، باید بی قید و شرط از آزادی بیان و ابراز وجود دفاع کرد. یکی از اهداف این جنگ ارتجاعی، اتفاقا سلب آزای بیان، عقیده و آزادی های مدنی و سیاسی در جامعه است. اگر پیش از این در صحت این واقعیت تردیدی وجود داشت، اکنون دیگر هر گونه تردیدی رخت بر بسته است. به دموکراسی های غربی نگاه کنید که چگونه تمام جوانب زندگی شهروندان را تحت کنترل گرفته اند؛ چگونه آزادیهای پایه ای مدنی را لغو کرده اند؛ و همه با توجیه خطر تروریسم و جنگ با تروریسم. موقعیت خطیر کشورهای اسلام زده را در نظر بگیرید که چگونه در نتیجه جنگ تروریست ها یکشب خواب آسوده نیز از چشمانشان سلب شده است .

آزادی بی قید و شرط بیان و ابراز وجود یک حق پایه ای است و باید با تمام قوا از آن دفاع کرد. اکنون که دنیا در بحران عمیق اقتصادی غرق شده و خطر فقر و گرسنگی مطلق حتی بر بالای سر کشورهای سرمایه داری بهره مند از سیستم رفاه به پرواز درآمده است، بیش از هر زمان اهمیت این حق و حق تشکل و اعتراض را درک می کنیم. هر انسانی باید از حق بی قید و شرط بیان و ابراز وجود برخوردار باشد. باید اعلام کنیم که هیچ بخشی از جامعه مجاز نیست که آنچه خود مقدسات می پندارد را از زیر نقد، طنز و حتی تمسخر مبرا دارد. برای جامعه بطور کلی، نزد حکومت و قانون هیچ مقدساتی چه مذهبی یا ناسیونالیستی، چه سیاسی یا اجتماعی وجود ندارد. مقدسات امری خصوصی و فردی است؛ همانگونه که مذهب باید امری خصوصی و شخصی باشد. باید بشریت آزادیخواه و متمدن به میدان بیاید و این دو قطب تروریستی را که دنیا را به وهله نابودی کشانده اند، طرد کند و از اریکه قدرت به زیر کشد. تنها نتیجه و حاصل این جنگ میلیونها کشته و معلول و دهها میلیون بی خانمان و جوامع به گورستان بدل شده است. وقت آن رسیده است که به هر دو قطب اعلام جنگ دهیم و از انسانیت و بشریت، از آزادی و برابری و از آگاهی و دانش دفاع کنیم . *